جنگ ریوولی
ناپلئون بناپارت، ژنرال جوان فرانسوی، که در چند جنگ کوچک محلی پیروزیهای درخشانی به دست آورده بود، در 1796 هنگامی که از سوی «گروه حاکم 5 نفره پاریس» دستور گرفت تا آن چه که خوشبینانه ارتش ایتالیا خوانده
نویسنده: علی غفوری
جنگ ایتالیا
ورود ناپلئون به دنیای نبردهای قرن نوزدهم
ناپلئون بناپارت، ژنرال جوان فرانسوی، که در چند جنگ کوچک محلی پیروزیهای درخشانی به دست آورده بود، در 1796 هنگامی که از سوی «گروه حاکم 5 نفره پاریس» دستور گرفت تا آن چه که خوشبینانه ارتش ایتالیا خوانده میشد، فرماندهی کند، فکر میکرد قرار است در ساحل ژن با نیرویی قدرتمند به جنگ اتریشیها برود اما ماه مارس متوجه شد نیرویی تحت فرمان او مشتی سرباز خسته و گرسنه هستند.تارله در کتاب خود میگوید: «لشکر ایتالیا را مشتی ژندهپوش تشکیل میدادند که در آن فساد و دزدی به اشکال مختلف و با بیپروایی رواج داشت.» اما خطر اتریش چنان نزدیک بود که ناپلئون نمیتوانست منتظر رسیدن آذوقه و لباس سربازانش شود، او فقط توانست با جدیت نظم را در این سپاه برقرار کند.
وی در آوریل 1796 با عبور از آلپ و معبد کرنیش در مقابل لشکرهای اتریشی قرار گرفت و مونتونت اولین آوردگاه ژنرال جوان شد. وی سپاه خسته و گرسنه خود را تهییج کرد تا به قلب سپاه اتریش حمله کنند. بولیو ژنرال اتریشی که غافلگیر شده بود، بخشی از لشکر خود را از دست داد.
نیروهای ناپلئون پس از اندکی استراحت باقی مانده لشکر اتریش را به کلی شکست دادند و 5 گردان سرباز اتریشی را به هلاکت رساند.
وی ظرف 6 روز در 6 نبرد دیگر نیز پیروز شد و عملاً متحدان ایتالیایی اتریش را مجبور به قبول صلح کرد. پادشاه پیهمون (در شمال ایتالیا) صلح را پذیرفت و در 15 مه 1796 ایتالیاییها از دشمن فرانسه به متحد آن تبدیل شدند. اگرچه هنوز بخشی از خاک ایتالیا در اختیار اتریش بود.
ناپلئون پس از خارج کردن ایتالیاییها از صحنه به سمت رودخانه پو در شمال ایتالیا تغییر جهت داد و در نزدیکی رود آوا به یک واحد 10 هزار نفره اتریشی برخورد کرد و نبرد درگرفت.
نبرد لودی
ناپلئون پس از آن که واحدهای توپخانه اتریشی اجازه عبور از پل را به واحدهای او ندادند، متوجه شد این بار طرف او واحدهای بسیار جان سخت و حرفهای اتریش هستند. بنابراین با شجاعتی کمنظیر در رأس نیروهای داوطلب، معادل یک گردان تصمیم به عبور از پل رودخانه آوا گرفت. 20 توپ اتریشی لاینقطع آتشباری میکرد و تنها پایداری گردان نارنجکانداز فرانسوی و تهور شخص ناپلئون بود که سبب سقوط پل و عقبنشینی اتریشیها شد. در این نبرد دو هزار اتریشی کشته شدند و میلان به دست فرانسویها افتاد.ورود سپاه 30 هزار نفری اتریش
اتریش که مایل به از دست دادن کامل ایتالیا نبود، سپاهی 30 هزار نفری به فرماندهی وورمسر را به نبرد ناپلئون فرستاد. ناپلئون در ابتدا ماسنا، افسر ورزیده فرانسوی، را به مقابله با سپاه اتریشی فرستاد اما وورمسر او را شکست داد و در نبردهای سهمگین نیز اوژرو، ژنرال محبوب، ناپلئون را درهم کوبید. اما درست زمانی که خود را در آستانه پیروزی میدید، باخبر شد ناپلئون سه شکست سنگین به نیروهای اتریشی مأمور قطع ارتباط او فراهم آورده و در کاستی لیونه منتظر اتریشیهاست. نبرد بین دو سردار آغاز شد اما مانور فرانسویها سبب نابودی دو سوم سپاه اتریش شد و در نتیجه ژنرال اتریشی به قلعهی مانتو عقب نشست و ناپلئون نیز قلعه را محاصره کرد.ورود نیروی کمکی برای اتریش
در حالی که ناپلئون از هرگونه کمک جدی محروم بود، اتریشیها دسته دسته سپاهیان خود را وارد میدان نبرد میکردند. ال ونیزی، آرشیدوک اتریشی با سپاهی بزرگ به سمت ناپلئون حرکت کرده و نیروی 28 هزار نفره وی را به شدت تحت فشار قرار داد.در 15 نوامبر 1796 در نزدیکی «ارکل» بین نیروهای فرانسه و اتریش نبردی خونین درگرفت این بار نیز پل آرکل محل زورآزمایی مردان جنگی دوطرف شد. نبرد بیرحمانهای که طی آن سه بار تلاش فرانسویها برای فتح پل بیفایده ماند.
ناپلئون دیگر بار پرچم را به دست گرفت و به همراه هزار نفر از بهترین سربازان خود حمله را آغاز کرد و این در حالی بود که نیمی از بهترین سربازان و حتا آجودانهایش را از دست داده بود از پل گذشته و سبب تهییج سایر سربازان فرانسوی شد و ظرف 3 روز سپاه اتریش کاملاً شکست خورد. به قول تارله وی در این نبرد افتخاری ابدی نصیب خود کرد حتا اگر پیروزیهای دیگر عمر خود را به دست نمیآورد.
نبرد ریوولی
اتریش نمیتوانست شکست را بپذیرد چرا که در آن سالها قدرت برتر شرق و مرکز اروپا بود و فرانسه در اوج ضعف نباید چنین سرسختی از خود نشان میداد اما امپراتور اتریش در محاسبات خود ژنرال جوانی به نام بناپارت را در نظر نگرفته بود. ناپلئون در ژانویه 1797 با سپاه بسیار بزرگ اتریشی درگیر نبود دیگر شد و در نبردی سخت که 3 روز به طول انجامید سپاه اتریش را درهم شکست و در ماه بعد نیز ارتش آرشیدوک شارل ژنرال بزرگ اتریشی را شکستی سخت داد. در همین زمانی دژ مانتو نیز سقوط کرد.اکنون ناپلئون در 100 مایلی جنوب وین، پایتخت افسانهای اتریش بود. شهری که عثمانی با فداکردن جان 100 هزار سرباز نتوانسته بود به آن دست یابد.
اتریشیهای وحشتزده بلافاصله تقاضای صلحی کردند که 8 ماه بعد به انعقاد قرارداد کامپوفرمیو منجر شد.
نتایج نبرد
نبرد ایتالیا یکی از قطعیترین نبردهای اروپایی اواخر قرن هجدهم بود. آثار این نبرد عجیب که سبب شهرت عالمگیر ناپلئون شد عبارتند از:* اهمیت قدرت نظامی فرانسه، که در اثر انقلاب تضعیف شده بود، نزد جهان به ویژه دولتهای مهاجم اروپا افزایش یافت.
* شمال ایتالیا را، که عمدتاً تحت فرمان اتریش بود، تحت تسلط فرانسه درآورد.
* «پایه و قدرت» موجب گردید تا ناپلئون، این افسر توپخانه، به سردار اول اروپا تبدیل شد. به عقیده همهی مردم فرانسه پیروزیهای ایتالیا مرهون شجاعت بناپارت بود وگرنه سپاه موسوم به ایتالیا مشتی سرباز گرسنه و بیاسلحه بودند و در حقیقت ناپلئون با استفاده از توپها و تجهیزات غنیمتی موفق شده بود به تدریج 100 هزار سرباز اتریشی را شکست دهد.
منبع مقاله :
غفوری، علی؛ (1386)، 100 جنگ بزرگ تاریخ، تهران: هیرمند، چاپ دوم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}